Wednesday, March 7, 2012

رویای صادقه

خواب دیدم
خواب دیدم خون آشامیم در میان گراز ها
گرازهایی که نه جنسیت دارند و نه تمامی
گراز هایی که به من حمله میکردند و هر چه میکردم از من دور نمیشدند
دستهایم را دور گردن یکی از گرازها حلقه کردم
با زانو محکم به قلبش ضربه زدم! ضربه ای سهمگین
ناگهان بالشی که از ضربه من به هوا رفته بود به صورتم خورد
از خواب پریدم! بالش را به طرفی پرتاب کردم و باز به خواب رفتم