Wednesday, July 20, 2011

نوستالژی


پسره داشت با موبایلش ور میرفت
دختر رفت و یه ماچ کوچولو از لبش کرد
پسر یه نگاهی به دختر کرد
یه نگاه به ایستگاه
ایستگاه سلوسن
دختر از قطار پیاده شد
پسر جابجا شد
رفتن دختر رو تماشا کرد
دختر دیگه برنگشت نیگا کنه
با اون که میدونم مطمئن بود پسر نگاش میکنه

Photo by: Mim Abedi

Friday, July 15, 2011

Dreaming


هوا مثل نقاشی کودکی بود که هنوز از رنگ هر چیز شناخت خوبی نداشت
آسمونو قرمز کرده بود
صدا مثل مکالمات خواب کودکی بود که از خارج شناخت کافی نداشت
همه فارسی حرف میزدن
از بیرون صدای آهنگ یکی از همسایه ها میومد که داشت ابی گوش میکرد
و من یک لحظه احساس کردم که خواب میبینم و از خوابم عکاسی کردم